رشد اقتصادی، حجم نقدینگی، درصد رشد حجم نقدینگی و تورم، متغیرهای تعیینکننده مختصات قدرت پول ملی در هر کشور را تعیین میکنند. اینکه کسی توانمندی یا مازاد ارزی داشته باشد تا با حرفدرمانی این متغیرها را کنترل کند، بعید است. با تورم بیش از ۵۰ درصدی، طرح موضوعی مانند اینکه ما خزانهمان پر است، سیاست داریم و میتوانیم هر موقع خواستیم بازار ارز را کنترل و قیمت تعیین کنیم به جز اینکه اثر ملتهب کنندهتر در بازار به جا بگذارد، فایدهای ندارد. نقدینگی کشور ۶ هزار و ۱۰۰ همت است و رشد اقتصادی منفی داریم، بعد انتظار داریم قیمت دلار پایین بیاید. ارزپاشی در دورهای بسیار کوتاه مدت قیمت را پایین میآورد؛ نهایتا رانت ایجاد میشود و بلافاصله بازار با نظام عرضه و تقاضا و سایر متغیرها تعادل خود را به دست میآورد. چنانچه اخبار منفی مانند افزودن تحریمها را داشته باشیم، قطعا بیش از اندازهای که عوامل بنیادی روی نرخ ارز تاثیرگذار است، تشدید قیمتها را خواهیم داشت. با توجه به نرخ محاسباتی قیمت دلار در بازار لوازم خانگی، الکترونیک، خودرو و کلیه محصولات وارداتی ,قیمت کالاهای مذکور با دلار چند کانال بالاتر از قیمت فعلی معامله میشود. بنابراین قیمت دلار نه با صحبتهای فرزین و نه راهاندازی انواع سامانهها و نه با صحبتهایی مثل تحریم و رفع تحریم که پیشتر به عنوان پمپاژ اخبار مثبت از آن یاد میشد؛ تعیین میشود